اجلاس وزراى دفاع ناتو در حالي داير گرديد كه جهان در رابطه به قضيه افغانستان ديدگاه واحد ندارد. در قصر سفيد اداره بوش در حالي سالانه يك مليارد دالر به پاكستان مي بخشد كه اسلام آباد هنوز مدعي قيام برف كوچ عليه رژيم افغانستان است و با اين حال بوش با نظر دموكرات ها مبني برمشروط شدن اين كمك ها به مبارزه پاكستان با هراس افگني موافق نيست.
توني بلير جامعه جهاني را پس از پنج سال حضور فعال در افغانستان به عدم شناخت از جامعه افغاني متهم ميكند و جنرال مك ميل با اين نظر توافق ندارد. كابينه ايتاليا به خاطر يك ژورناليست حتي بالاي موجوديت سربازان آن كشور در افغانستان قرار بود فكر كند، فرانسه اعلان ميكند كه نميخواهد سربازانش را از افغانستان خارج سازد كه در واقع شك و ترديد در اين رابطه را نشان ميدهد، برخي كشور هاي عضو ناتو نميخواهند وارد جنگ با مخالفان شوند، عدۀ ميخواهند مخالفان وارد صحنه شوند بدون آنكه سرنوشت طرف مقابل آن در حاكميت مشخص شود، از انتقال اسلحه ايراني به افغانستان اخبار به گوش ميرسد و گفته مي شود روسيه با توجه به وضعيت فعلي در افغانستان فعال شده، در چنين حالت با زنده گان اصلي مردم بي سلاح و بي دفاع و چشم به راه افغانستان به كمك هاي جامعه جهاني ميباشند. چون حوادث طوري شكل ميگيرد كه تعريف مشخص از دوست و دشمن در صف دولت وجود ندارد، پوتانسيل تضعيف شده كشوري كه هفتاد هزار نيروي نظامي به آن پيشبيني شده با واقعيت موجوديت منطقه كه تنها در سرحد، كشور همسايه(90) هزار عسكرش را جا به جا نموده تطابق ندارد و حتي به بهانه دگر انديشي در قواي ثلاثه نوعي بحران آفريني صورت گرفته، در اين حال هرگاه وضع از كنترول خارج شود مسووليت آن را جامعه جهاني به عهده دارد. جهان بايد به چند مساله توجه نمايد:
1- اجازه ندهد اوضاع افغانستان عراقي شود.
2- ديدگاه مشخص تمام اعضاي ناتو، ايالات متحده و كشور هاي مطرح در يك تيزس واحد در مورد افغانستان بيان شود.
3- تعريف مشخص از موافق و مخالف صورت گيرد، مخالفان نمي آيند، موافقان از دست ميروند، تيم كاري متجانس وجود ندارد، پس مسووليت لحظه جاري را كي به عهده ميگيرد؟
4- تاريخ، روانشناسي و جامعه شناسي افغانستان دقيقاً مورد مطالعه قرار گيرد و شعار هاي روز با استفاده از آن استخراج شود. در غير آن نيرو هاي مخالف هم در پناه كشور هاي مختلف بار ديگر افغانستان را به صحنه هرج و مرج مبدل خواهند ساخت.
5- به طور مشخص ستراتيژي جامعه جهاني فورمول بندي شود كه طي چند سال براي صلح، چند سال براي اعمار مجدد و چند سال براي نهادينه كردن دموكراسي با چه طرح هاي عملي فعاليت صورت ميگيرد.
هرگاه جامعه جهاني نتواند درخصوص تأمين صلح و ثبات، مبارزه با مواد مخدر، قطع مداخله در امور كشور و تقويه نهاد هاي مدني به ديدگاه واحد برسد، ممكنست فرصت طلبان از موقع استفاده نمايند و در افغانستان فاجعه به وجود آيد كه آنگاه مسووليت آنرا جهان به عهده خواهد داشت.
هر كي ناموخت از گذشت روزگار
هيچ ناموزد ز هيچ آموزگار