شماره 142/ پنجشنبه 28 سنبله 1392/ 19 سپتمبر 2013
با توجه به اینکه نسل دوم طالبان که در فعالیت های انتحاری و انفجاری سهم میگیرند ظاهراً از کنترل حتا ملا عمر خارج شده اند و با توجه به اینکه تعداد زیادی از رهبران نسل اول طالبان که از حبس رها گردیده اند در شهر کابل و کشور های عربی و پاکستان در پروسه ی کشاندن طالبان سهمی نمیتوانند ایفا کنند و با توجه به اینکه از نظر سیاسی عضویت یک زندانی در سازمان های سیاسی به حالت تعلیق در آمده هر گونه ارتباط با آن قطع میشود و با توجه به اینکه ملا برادر حتا در صورت رهایی در اختیار دولت افغانستان قرار نداشته و در پاکستان یا کدام کشور ثانی یا ثالث اقامت خواهد داشت، معلوم نیست دولت افغانستان به روی کدام محاسبه همه ی طالبان را در یک پله ترازو و ملا برادر را در پله ی دیگر گذاشته بالای رهایی موصوف پا فشاری میکند.
هرگاه با رهایی ملا برادر حد اقل ده هزار طالب با بیرق های افراشته به دولت مراجعه کنند و یا با رهایی ملا برادر طالبان چند منطقه ی افغانستان آتش بس اعلان کنند، میتوان به سرمایه گذاری بالای شخص مذکور امیدوار بود، در صورتیکه چنین امکان اصلاً وجود ندارد و یا کمتر به نظر میرسد، معلوم نیست حکومت افغانستان چرا در همه حال فقط رهایی ملا برادر را از پاکستان میخواهد و حتا به باز شدن دوباره دفتر قطر نیز با رهایی موصوف موافقت میکند. به گفته ی سرتاج عزیز دولت پاکستان در روز های آینده ملا برادر را از حبس رها خواهد کرد، ولی به غیر از اینکه یک ملای دیگر در صورت تسلیمی به دولت افغانستان به میهمانخانه های دولتی زیاد شود، نتیجه ی دیگری از آن نمیتوان انتظار داشت و یا در بدترین حالت ملا برادر نیز مانند ملا غلام محمد در بادغیس بر علیه دولت سلاح برداشته به صفوف جنگی طالبان خواهد پیوست.
حالا تقریباً به یقین میتوان حکم کرد که با توجه به انقطاب هایی که در صفوف طالبان صورت گرفته هیچ شخص محوری برای مصالحه در میدان باقی نمانده است.