درشرایطی که دنیا وابرقدرت ها با همه توانایی پیشرفت ساینسی وتکنالوژیک شان ، امروز در برابر ضعیف ترین موجود هستی به نام ویروس کرونا چنان در مانده وناچاره وبیچاره شده اند که هفت میلیارد انسان این کره خاکی از ترس این ضعیف ترین آفریده خدا از بیدفاعی در کوته قفلی قرنطین انزوا رفته ،برادر از برادر، خواهر از خواهر، دختر از مادر وفرزند از پدر میترسد.
درشرایطی که صدراعظمان بزرگترین قدرتهای جهان از ترس ویروس کرونا در اتاق مراقبت های عاجل بهداشتی بستر میشوند و روئسای جمهوری که روزگاری نعره فرعونی میزدند با ماسک ودستکش در سیمای ضعیف ترین انسان مریض قابل علاج درصدر جلسات آنهم در فاصله های یک متری ازهمکاران شان می نشینند.
و در شرایطی که بزرگترین طبیبان جهان از علاج انسان ونحوه جلوگیری آن به ابتلای این ویروس هاج و واج مانده اند درکمال شگفتی در مثنوی معنوی مولانا به مواردی اشاره شده که کرونا میتواند یکی از مظاهر آن باشد وتوجه خوانندگان را به آن جلب مینمایم.
داودسیاووش
زانک هر یک زین مرضها را دواست
چون دوا نپذیرد آن فعل قضاست
هر مرض دارد دوا میدان یقین
چون دوای رنج سرما، پوستین
چون خدا خواهد که مردی بفسرد
سردی از صد پوستین هم بگذرد
در وجودش لرزهای بنهد که آن
نه به جامه بهِ شود نهَ از آشیان
چون قضا آید طبیب ابله شود
وان دوا در نفع هم گمره شود
کی شود محجوب ادراک بصیر
زین سببهای حجاب گولگیر
اصل بیند دیده چون اکمل بود
فرع بیند چونک مرد احول بود
مثنوی معنوی 1703-1709-5