یما جان با این ندای مولانا به پدرت بگو که :اي ساکن جان من آخر به کجا رفتي؟

اي ساکن جان من آخر به کجا رفتي/

در خانه نهان گشتي يا سوي هوا رفتي/

چون عهد دلم ديدي از عهد بگرديدي/

چون مرغ بپريدي اي دوست کجا رفتي/

در روح نظر کردي چون روح سفر کردي/

از خلق حذر کردي وز خلق جدا رفتي/

رفتي تو بدين زودي تو باد صبا بودي/

ماننده بوي گل با باد صبا رفتي/

ني باد صبا بودي ني مرغ هوا بودي

از نور خدا بودي در نور خدا رفتي

اي خواجه اين خانه چون شمع در اين خانه

وز ننگ چنين خانه بر سقف سما رفتي

مولانا

نظر شما در مورد این نوشته چیست؟

در پایین مشخصات خود را پر کنید یا برای ورود روی یکی از نمادها کلیک کنید:

نماد WordPress.com

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری WordPress.com خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

تصویر توییتر

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری Twitter خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

عکس فیسبوک

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری Facebook خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

درحال اتصال به %s