فرجام یک فرمانروای مغرور

شماره 90/چهارشنبه 4 عقرب 1390/26 اکتوبر 2011

ستاک

معمر القذافی فرمانروایی که چهار دهه یک تنه بر لیبیا حکم راند، سر انجام پس از مقاومت تا آخرین لحظه حیات کشته شد. به گزارش رسانه ها:«با افکار سوم در برابر شرق و غرب و نظریات عجیب و غریب شهره بود.
قذافی با مفکوره قومیت طرفدار تشکیل ایالات متحده افریقا بود و با اظهارات عجیبش شکسپیر را «شیخ زبیر» میخواند، سرخپوستان را نوادگان ساکنان شمال افریقا میدانست و نام امریکا را بر گرفته از نام شخصی به نام امریکا وانمود میکرد.
باری قذافی در زمینه مقایسه مسایل اقتصادی سویس را کشور در نزدیک لیبیا خواند که در مقایسه به لیبیا چندان پیشرفت نکرده.
قذافی در مورد امریکا و شوروی سابق نظریات جالبی داشت و باری گفته بود که همبرگر از سوسک و موش و قورباغه درست میشود، به همین دلیل اتحاد شوروی فرو پاشید.
قذافی در اجلاس سران اتحادیه افریقا در سال 2003 در باره ایدز: گفته بود که ایدز، ایدز، ایدز! غیر از این دیگر حرفی را نمی شنویم! این بیماری تروریزم است، آن جنگ روانی است، ایدز ویروسی آرام است و اگر پاگ نگهش دارید هیچ مشکلی ایجاد نمیکند.
قذافی میگفت از دو نفر باید فرار کرد یکی وکیل و دیگری گل فروش.
قذافی فردی بود که خود را از تمام وظایف یک رییس جمهور کنار میکشید تا به اداره انقلابش بپردازد. وی گارد چهارصد نفری زنان برای محافظتش داشت. اکثر اوقات در خیمه زیست میکرد و در سفر هایش خیمه را با خود میبرد.
در سال 2007 در پاریس در باغ کاخ ویژه مهمانان خیمه زد. در آن سفر به حال زنان اروپا از نظر خودش اظهار ترحم کرد و گفت شرایط زنان در اروپا وحشتناک تر و فاجعه بار تر است. آنها ناگزیرند مثل کارگر ساختمان یا میکانیک کار کنند و وی میخواهد زنان اروپا را که مبارزه میکنند نجات دهد.
در اگست 2010 در جریان سفرش به روم دو سخن رانی در باره اسلام در برابر صد ها زنی ایراد کرد که از میان زیباترین زنان انتخاب شده بودند و برای اشتراک در این سخن رانی مجبور بودند تکت 80 یورویی خریداری کنند، قذافی در آن سخن رانی به زنان روم گفت: اروپا باید اسلام را بپذیرد و اسلام باید تبدیل به دینی در کل اروپا شود.
در جریان انقلاب تونس زین العابدین بن علی را بهترین فرد برای حکومت در تونس معرفی کرد و در باره حسنی مبارک رییس جمهور سابق مصر در جریان انقلاب گفت: وی مستحق چنین امتیازی نبود، مبارک مرد فقیر و متواضع است. ملتش را دوست دارد!
در سخن رانی که بعد از انقلاب لیبیا در انترنت غوغا بر پا نمود گفت: من رییس جمهور نیستم که کنار بروم اگر رییس جمهور بودم در مقابل چشمانتان استعفا میدادم. من رهبرم. من تاریخ هستم، من سرور پادشاهان افریقا هستم. آن موشهایی که میخواهند لیبیا را نابود کنند چه کسانی هستند؟ ما باید لیبیا را از این جنایتکاران پاک کنیم. میلیون ها تن برای دفاع از من به لیبیا خواهند آمد و من تا آخرین قطره خونم مبارزه خواهم کرد.»
صرف نظر از حرکات غیر دیپلوماتیک قذافی چون پُف کردن سگرت به روی رهبران، نشستن غیر عادی در کنار رهبران جهان، تخلف از میعاد تعین شده وقت سخنرانی در سازمان ملل و پاره کردن اوراق اعلامیه جهانی حقوق بشر و نظریات عجیب و غریبش وقتی قذافی تا آخرین لحظه به گفته خودش جنگید این یک فصل از زندگیش بود، اما وقتی در حالت زخمی اسیر شد مطابق میثاق های قبول شده بین المللی به صفت اسیر با وی رفتار نشد و با مشت و لگد به سر و رویش کوبیدند و او را به قتل رسانیدند.
اگر قذافی جرمی داشت باید مطابق موازین جهانی به حکم محکمه باید محکوم میشد ولی اینکه در یک محکمه صحرایی کشته شد عده با این باور اند که این کار را طرفدارانش کردند تا مانند صدام حسین پس از دستگیری تحقیر و توهین نشود و چنانکه کسانیکه صدام حسین را اعدام کردند نیز از دوستانش بودند چون وی را در یکی از بهترین روزهای مسلمانان یعنی عید قربان اعدام نمودند که یاد آور قربانی حضرت اسماعیل میباشد و از روز های متبرک مسلمانان میباشد ولی عده به این نظر اند که قذافی را جنگجویان مخالفش در شرایط خون و آتش از روی احساسات کشته اندŸ.

بیان دیدگاه