نوشته داودسیاووش
داکتر نجیب احمدزی که در آخرین روزهایش نتوانست بافرکسیونهایی که عمدتاً در اطراف اعضای بیروی سیاسی تشکیل شده بود مشترک کار کند .این فرکسیون ها که به دور شهنواز تنی وگلابزوی در اردو وپولیس وبه دور محمودبریالی، نجم الدین کاویانی ،فرید مزدک، وکیل ،پنجشیری ، نوراحمد نور ،کشتمند،رفیع،لایق وغیره درسایر نهاد های رهبری کننده دولت تشکیل شده بود به تشویق شوروی طوری کار با صفوف حزب دموکراتیک خلق را آغاز کردند که هرکس در فردا خود را رهبر آینده فکر میکرد.
حزب با برخورد های احساساتی نجیب به چندین گروه وفرکسیون که همه در دولتی که ظاهراً توسط حزب رهبری میشد تجزیه شده بود .این فرکسیون ها که خود را قربانی یک معامله پنهانی درک میکردند همه برای نجات خود کانال های تماس با دوحزب قدرتمند جهادی یعنی جمعیت اسلامی وشورای نظاربه رهبری برهان الدین واحمد شاه مسعود وحزب اسلامی به رهبری گلبدین حکمتیار را در پیش گرفتند. شکست کودتای یانایف در شوروی توسط یلتسن واعلام لغو فعالیت حزب کمونست شوروی در محفلی که گرباچف حضور داشت ومتهم شدن حزب کمونست شوروی به کودتا علیه گرباچف وبا این حال سقوط شوروی با جداشدن اوکراین،بلا روس ،پری بالتیک ومتعاقب آن سایر جماهیراز بدنه اتحاد شوروی وکنار رفتن گرباچف وبه قدرت رسیدن یلتسن در روسیه به مثابه وارث اتحاد شوروی آخرین امید صفوف حزب دموکراتیک خلق را به یأس مبدل کرد.
نجیب که درجو اطلاعات استخباراتی نفس میکشید با مشاهده تحولات سقوط شوروی وبه ویژه اطلاع یافتن از ملاقات برهان الدین ربانی با نماینده یلتسن در تاجکستان و ملاقات رهبران مجاهدین با دولت روسیه در قصر کرملین کاملاً در حالت استریک وشک به اطرافیان خود میدید. پشتیبانی قومی نجیب از قوماندان قول اردوی شمال ،رییس امنیت و اکرم گلم جم درشمال باعث شد که پس ازمخالفت جنرال دوستم با سبکدوشی جنرال مومن ستون فقرات رژیم بشکند.
نجیب که با تغییر نام حزب به حزب وطن و با ایدیولوژی حزب خواندن مصالحه ملی وبالا کشیدن کدر های وفادار به خود در کمیته مرکزی، در اجلاس کنگره در پی تحکیم موقعیت خود در رهبری حزب وطن بود، با این اقدامات از یکطرف کدر هایی جوانی را که در پیروزی 7ثور نقش داشتند وبه نام حزب خلق علاقه مند بودند مایوس ساخت ، از طرفی کدرهای رهبری عضو کنگره موسس را از خود راند واز جهت سوم نظامیانی را که در خط مقدم جبهات میجنگیدند در حالت بلا تکلیفی قرار داد.
با مایوسی از مغروریت نجیب ،درحزب تیوری جدیدی پیدا شد که اگر کدرهای اینطرف وآنطرف جبهات اقوام تاجک، ازبیک وهزاره در مخالفت به تمایلات قومی نجیب باهم نزدیک شوند ازیکطرف نظام از هم نمیپاشد واز طرف دیگر به تمایلات قومی نجیب پایان داده میشود.آخرین سخنرانی نجیب با مردم کوهدامن پس از مسدود ساختن سرک شمالی وبازنمودن راه جدید بگرام، که در آن جلسه مستقیماً از قوماندانان پشتون شمالی کوهدامن وبه قول وی از (خودش) واز دشمنی شمالی وجنوبی نام برد، مانند ریختن آب سرد بر احساسات گرم اعضای حزب اثر نموده انگیزه دفاع از نظام را از آنان گرفت.
اما طوریکه دیده شد مجاهدین پس از سقوط نجیب کسانی را که از رهبری حزب وطن با آنان همکاری نموده بودند تحویل نگرفته و دربهترین حالت مجال آن را یافتند که با یک پاسپورت دیپلوماتیک از کشور خارج شوند.
اما امروز!
حکومت اشرف غنی احمدزی در حالیکه معاون اول را به حمایت امریکا بهحاشیه رانده، فرمان برکناری اش در مورد برکناری معاون ریاست اجراییه نافذ نیست،عبدالله در یک چوکی تشریفاتی دربار میکند، دوکنفرانس در مسکو بدون حضور نماینده دولت وبه اشتراک حامدکرزی ومتحدینش دایر شد ونمایندگان دولت پشت دروازه ماندند، حنیف اتمر به عنوان نزدیکترین متحد دیروز در مقابلش ایستاده،ایالات متحده بدون حضور نماینده دولت با طالبان مذاکره در چهار محور انجام میدهد ونمایندگان دولت بازهم پشت دروازه هوتل ماندند، گروه گروه افسران تحصیل یافته از صفوف ورهبری قوایمسلح به تقاعد سوق میشوند و45000سرباز وافسر در دوره حکومت غنی کشته شدند.افراد ستون پنجم علناً در وابستگی به کشورهای همسایه وداعش دستگیر میشوند واسناد ارتباط شان با بلند پایه گان نظام بدست می آید اما اجرااتی در زمینه صورت نمیگیرد. 450میلیون افغانی به خاطر تدویر جرگه یی مصرف میشود که حتا یک بند مصوبه آن عملی نمیشود اما در مقابل 900 زندانی جانب مقابل به فرمان رییس جمهور آزاد میگردد. سرحد با پاکستان از طرف دولت پاکستان سیم خاردار گرفته میشود اما صدایی از آنانی که به خاطر لروبر پشتانه گلو پاره میکردند بالا نمیشود. ولسی جرگه را یک گروه جنوبی والا به گروگان گرفته. برق طوری تمدید شده که چند صد ملیون افغانی محصول آن به جیب طالبان بریزد. صد ها جوان هر روز در جبهات کشته میشود وبه عوض رسانیدن کمک به آنان لشکر طالبان از زندانها رها میشود. در موضوع ایشچی رییس جمهورو سفیر امریکا خواهان پیگیری قضیه میشوند ، در قضیه کرام الدین کریم سفیر امریکا واکنش نشان میدهد آما در قضیه افتضاح مسایل جنسی در ارگ به عوض تحقیق از متهمان ، امر جلب مشاور پیشین رییس جمهور که مدعی میباشد صادر میشود.
درهمین حال اوضاع امنیت کشور روز به روز وخیم تر میشود و از اعتبار جهانی دولت با توجه به سرخط اخبار قرارگرفتن نام وکار های طالبان هر روز کاسته میشود. ایالات متحده به اعتراضات کاندیدان مبنی برغیر قانونی بوده کار حکومت پس از اول جوزا اصلاً توجه نکرد. وآقای غنی در اجراات روزمره خویش مدام از کارهایی که چند سال بعد به استمرار آن کمر بسته است سخن میگوید.پوتانسیل دفاعی کشور در حال زوال است.نرخ دالر از 50 افغانی به 80 افغانی صعود نموده وبگفته رسانه ها 800 ملیون دالر به خاطر جلوگیری از صعود نرخ دالر به بازار آزاد کشیده شده.به اختلافات قومی عملاً دامن زده میشود.وزرا مانند مامورین پایین رتبه تغیر وتبدیل میشوند واکثر شان سر پرست میباشد.
سوال اینجاست که:
1-درحالیکه موعد قانونی دوره کار حکومت وحدت ملی به پایان رسیده وحکومت هیچیک از اهدافی را که در موافقتنامه دوتیم درج شده بود اجرا نکرده ووضعیت کشور در چنین حالت پریشان قرار دارد. ایالات متحده به کدام اساس از این حکومت حمایت میکند؟
2-درحالیکه طالبان از نشستن با حکومت دور یک میز ابا میورزد وآن را به رسمیت نمیشناسد به کدام اساس صدها طالب از زندان ها رها میشوند؟
چه باید کرد؟
1-کنفرانس بین المللی پیرامون موضوع افغانستان به اشتراک امریکا،روسیه، چین، پاکستان،هندوستان،ایران وکشورهای عربی ذیدخل در قضیه افغانستان دایر گردیده در آن افغانستان کشور حایل میان همه این کشور ها اعلام شود .
2-حکومت موءقت مرکب از شخصیت هایی که به احزاب وتنظیم های موجود ارتباط نداشته باشد تشکیل شود واین حکومت مستقیماً تحت نظر سازمان ملل فعالیت نموده تدابیر لازم را برای تدویر انتخابات اتخاذ نماید.
در غیر آن در حالیکه هر روز از وزنه جکومت کاسته وبها توریته طالبان افزوده میشود احتمال آن وجود دارد که حتا همان پاسپورت آبرومندانه خروج مقامات حکومت نجیب احمدزی به مقامات حکومت غنی احمدزی نرسد .
اگر با گریز گرباچف آتش جنگ خانمانسوز تنظیمی در کشور مشتعل شد، اینک با گریز ترامپ شاید در افغانستان جنگ کشور های همسایه توسط خود افغانها درجنوب ،شمال،شرق وغرب زبانه بکشد که تراژیدی قرن خواهد بود.
کار به جایی کشیده که تندرو ترین بنیاگرایان که تاج افتخار خودرا جنگیدن با شوروی میدانستند در مهمانسرای سفارت روسیه از روزروسیه تجلیل میکنند وکسانیکه بولگانین را در سرک چهلستون میخواستند با بمب دستی نابود کنند در تجلیل از به قدرت رسیدن حزب کمونست چین در سفارت آن کشوراشتراک مینمایند
سبحان من یعذب عباد بالنعم