اسرارقتل یما سیاووش شهید را اجمل احمدی و اشرف غنی پنهان کردند

درگرامیداشت از سالروز تولد اسطوره جسارت آزادی بیان یماسیاووش ژورنالیست شهید

(10) جوزا مصادف است به سالروز تولد ژورنالیست آتشین زبان عرصه آزادی بیان، خطاط ،رسام ،شاعر و نویسنده یما سیاووش شهید. یما سیاووش به تاریخ (10) جوزای 1363خورشیدی درپنجاه کوتی شهرک نساجی گلبهار به مثابه ستاره تابان آسمان قلمرو ژورنالیزم و فرهنگ افغانستان دیده به جهان گشود.

 دوره های ابتدایی و ثانوی را در لیسه های استاد خلیل الله خلیلی(خیرخانه) ، لیسه ناصرخسروبلخی( شهر حیرتان) و لیسه عبدالهادی داوی (مکروریان سوم) به پایان رسانیده، از دانشگاه بین المللی نویدا درهندوستان دیپلوم حقوق و علوم سیاسی گرفت .در دوره تحصیل با دانشگاه بین المللی نویدا همکاری فعال در زمینه خطاطی داشت چنانکه دکتر اپارانا سریواستاو رییس دانشکده هنر های لیبرال آن دانشگاه  در گردهمایی  که پس از شهادتش در آن دانشگاه برگزار شده بود گفت: ( …او(یما سیاووش) یک شخص با استعداد دارای ابعاد شخصیتی بلندی بود که وصف ناپذیر است… دست خط ش به گونه یی بود که توسط ماشین چاپ شده باشد. ما درنوشتن پوستر ها، سرتیفکت ها و تقدیر نامه ها همیشه همکاری شان را با خود داشتیم…نبود او تنها یک ضایعه برای مردمش نه ، بلکه یک ضایعه برای بشریت میباشد.) در آن گردهمایی و عزا داری پروفیسور دکترجایانند معاون آموزشی دانشگاه بین المللی  نویدا گفت: (… امروز دانشگاه نویدا یکی از نخبه ترین فارغ التحصیلان خود را از دست داده است.)

یماسیاووش شهید در همکاری با رسانه ها  هنگامی قدم گذاشت که هنوز متعلم مکتب بود. از کاربا مجله نونهالان آغاز کرد و از نردبان همکاری با جریده طلوع افغانستان و رادیو وطندار و رادیو اف ام… جریده وطندار و نشریه ارمغان ملی تا مرحله مجری برنامه فرا خبر و گوینده اخبار ساعت ده شب تلویزیون طلوع صعود نموده به اوج شهرت و محبوبیت رسید.

یماسیاووش شهید با طرح پرسش های چالش برانگیزاز مقامات دولت به محبوبیت وصف ناپذیری در میان مردم رسید  و با خوانش سرخط آهنگین اخبار ساعت ده شب از تلویزیون طلوع با صدای رسا و تکاندهنده اش به خار چشم قلدران ، مستکبران و الیگارشی  اداره فراقانونی خون آشام موسوم به حمهوری سه نفری اشرف غنی و شرکا مبدل شده تا آن حد برای قلدران آن اداره فراقانونی غیر قابل تحمل شد که تلویزیون طلوع تحت آن فشار مجبور شد از وی معذرت بخواهد. گفته میشود کسی از حلقه صدر نظام به مسوولان تلویزیون گفته بود که یما را از تلویزیون میکشید یا خودم آمده آن را به زور بکشم.

در چنان فضای مختنق آزادی بیان یما تلویزیون را رها کرده غرض تحصیل به هندوستان رفت که درخشش استعدادش  دردانشگاه نویدای  آن کشور در فوق به توجه رسانیده شد.

پس از برگشت از تحصیل چند مصاحبه در تلویزیون طلوع با وی صورت گرفت که حتا خطر امکان حمله به جانش را در آن مصاحبه پیشبینی کرد. پس از مدتی رییس افغانستان  بانک اجمل احمدی در حالیکه هیچگونه شناخت قبلی با یما سیاووش نداشت ، با پیام های مکرر از طریق سمیررسا سخنگوی بانک از یما خواست تا او را در آن اداره مقرر کند که یما سیاووش آن را  به دلیل رشته متفاوت تحصیلی رد کرد . با تماس های مکرر تلفونی رییس بانک از طریق سمیر رسا بالاخره یما سیاووش قبول کرد که در بانک مقرر شود، چندهفته پس از تقرر به بانک یما سیاووش در یک توطیه مرموز با انفجار در موتر بانک در حالی به شهادت رسید که به گفته امرالله صالح ماده منفجره دوکیلوگرام از نوع(آر-دی -اکس ) بوده و به گفته صالح این ماده تنها در دسترس دولت ها میباشد . رییس بانک پس از حادثه دفتر را ترک نموده به بگرام رفت. دفتر رییس بانک مهر شده به هیأت حقیقت یاب پارلمان ورسانه ها در این زمینه معلومات داده نشد و اسرار قتل در کامره های بانک مخفی مانده موتر منفحر شده به خاطر مخفی نمودن (جی پی اس) به مخفیگاه فرستاده شد . درهمین حال ریاست بانک مراسم فاتحه خود سرانه  برگزار کرده از فامیل یما سیاووش شهید وقیحانه دعوت نمود تا در آن اشتراک نماید که رد شد.از همان روز تا حال به هر دری میزنم سرم شکسته میشود .به هر جا سر میزنم از دادگاه هاگ تا کمیسیون حقوق بشرسازمان ملل در ها به رویم بسته میشود و برعکس  اجمل احمدی در دانشگاه هارورد در پستی مقررشد و به اشرف غنی در رادیوی بی بی سی جنرال کارتر رییس ستاد ارتش قبلی بریتانیا خلاف آیین نامه جهانی خبرنگاران استیژ گرفته مصاحبه نمود و یک نهاد امریکایی به غنی پیشنهاد سخن رانی داد.

در چنین وضعیت کجا روم؟ چه کنم؟ حال دل کی را گویم؟

 بیایید بقیه این قصه خون دل را در نظم بخوانیم:   

سوزها از دردهجران گفته ام

قصه قتل یما جان گفته ام

ناله ها و گریه های صبح وشام

اشک ریزان همچو باران گفته ام

ناله ها از ظلم آن اشرف غنی

اجملک دژخیم دوران گفته ام

باند آدمکُش الیگارشی غنی

عامل قتل یما جان گفته ام

بانکدار و زورگوی و سرکش اند

زین سبب از جور ایشان گفته ام

پت نمودی اجملک تو کامره ها

زین سبب عامل شمایان گفته ام

راز(جی پی اس)چه شد ای اجملک

پت مشو رازی تو عیان گفته ام

نشنود کس ناله من در جهان

زار نالم با خدا جان گفته ام

ما چه بد کردیم با تو ای غنی؟

باند آدمکش شمایان گفته ام

داودسیاووش

10 جوزا1401 سالروز تولد یما سیاووش شهید

نظر شما در مورد این نوشته چیست؟

در پایین مشخصات خود را پر کنید یا برای ورود روی یکی از نمادها کلیک کنید:

نماد WordPress.com

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری WordPress.com خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

تصویر توییتر

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری Twitter خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

عکس فیسبوک

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری Facebook خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

درحال اتصال به %s