تندیس راه مقاومت آرام مهاتما گاندی زینت بخشای مقرسازمان ملل شد

 گرد آورنده : داودسیاووش/

رسانه ها گزارش دادند که انتونیو گوترش دبیر کل سازمان ملل از تندیس مهاتماگاندی بنیان گذار راه مقاومت مدنی ، روز پنجشنبه 15 دسامبر سال روان در مقر آن سازمان رونمایی کرده از پابندی به ارزش های مدنی اندیشه های گاندی سخن گفت.

 درفش تندیس اندیشه های مقاومت مدنی  و انسانی مهاتما اکنون در شرایطی زینت بخش مقرسازمان ملل به مثابه خانه مشترک بشریت میشود که استفاده از حربه زور ، استبداد ، ترور، دهشت افگنی ، انتحار ،سوء استفاده از نام دموکراسی برای سرکوب ملت ها ، نظامیگری ، حمله زورگویانه به کشور های مستقل و به خاک وخون کشیدن و پایمال کردن استقلال کشور ها و جنایات بشری  به امری عادی در جهان مبدل شده است .

 بیایید  اسلوب هایی  را در ذیل از اندیشه های گاندی به عنوان درس های مقاومت آرام در لگام زدن سمند افسار نا پذیر مستبدان ، زورگویان ، دکتاتور ها ، جنایتکاران و ناقضان حقوق بشر ، در ذیل  بخوانیم:

1- اعتصاب:

اعتصاب یکی از رایج ترین روش های نافرمانی مدنی و مبارزه عدم خشونت بود کـه گـانـدی از آن اسـتـفـاده کـرد. وی بارها از مردم هندوستان خواست که دست به اعتصاب بـزنـنـد و آنـهـا نـیز چنین کردند؛ به عنوان مثال : قضات وکلای دادگستری و کارگران کـارخـانـجات اعتصاب کرده و از گاندی خواستند که رهبری اعتصابات آنها را بپذیرد. او بـه شـرطـی کـه دسـت بـه هیچ اقدام خشونت آمیزی نزنند، معترض اعتصاب شکنان نشوند، پولی قبول نکنند و در خواسته های خود ثابت قدم بمانند، رهبری آنها را پذیرفت و آنهم به نتیجه رسید.

2- عدم قبول مشاغل اداری:

گاندی از مردم دعوت نمود که از پذیرش هر گونه عناوین اداری ، نـظـامـی و افـتـخـاری اجتناب ورزند و در صورت تصدی مقامی آن را ترک کنند. او ابـتـدا خـود در ایـن راه پیشقدم شد. ….

3- تحریم کالاهای دشمن:

گـانـدی در سال 1920 میلادی اعلام کرد که مردم از پوشیدن لباسهای خارجی بخصوص انگلیسی ، خـودداری کـنـنـد و آنـهـا را بـه نـشـانـه اعـتـراض ، در خـیـابـانـهـا بـسـوزانـنـد. بـه هـمین دلیـل ، در سـراسـر هـنـدوسـتـان جـشـن هـای پارچه سوزی آغاز شد. گاندی خود از آن پس تـصمیم گرفت تنها با لنگی که با دست خود بافته بود، خود را بپوشاند و این تنها پـوشـشـی بـود کـه تـا آخـر عـمـر از آن اسـتفاده می کرد. او به مردم هند نیز آموخت که با استفاده از چرخ های نخ ریسی ، صنعت کهن و دیرپای هند را نجات دهند تا هم درآمدی برای خود آنها باشد و هم به کارخانه های پارچه انگلیس در هند ضرر و زیان وارد کنند. از آن پـس چـرخ نـخ ریـسـی تـبـدیـل بـه نـمـادی از اسـتـقـلال هـنـد شـد و حـتـی پـس از استقلال تصویر آن بر پرچم ملی این کشور، جای گرفت.

شیوه های مبارزه شهروندی:

مهمترین هدف مبارزات مسالمت آمیز شهروندی اعمال فشار بر سیاست مداران و کارگزاران حکومت ها درتصویب و اجرای قوانینی است که سطح زندگی مادی و معنوی شهروندان را بدون درنظر گرفتن تفاوت‌های فردی و اجتماعی آنان بهتر کند. به این معنی تمام اقشار مردم از هر تیپ و دسته ، قومیت ، دین و جنسیت دربرابر قانون از حقوق برابر برخوردارند. اعمال فشار بر دستگاه دولتی و سیاسی به اشکال گوناگونی بروز می‌کند. و اغلب درجه اهمیت موضوع مورد مناقشه، نوع برخورد و روشهایی را که افراد برای اصلاح قانون یا تدوین سیاست جدید در ذهن دارند را تعیین می کند. بدیهی است که تمام مسائل در جامعه از اولویت یکسان برخوردار نیستند و یک شبه و تنها با مصوبات قانونی حل نمی شوند. از سوی دیگر برای پیشرفت اصلاحات اجتماعی فرهنگ سازی و نهادینه کردن ارزش‌های جدید فکری هم ضروری اند. فرهنگ سازی نیز یک شبه انجام نمی گیرد. برای پیشبرد امور اجتماعی و دموکراتیک کردن هرچه بیشتر قوانین باید بتوان اعتراض های مردمی را هدایت و تقویت کرد. و هم آگاهانه از رواج روشهای خشونت آمیز و تخریب اموال عمومی خودداری کرد.

برای مثال دراغلب جنبش های شهری چالش با قدرت رسمی با مقابله منفی، خودداری از همکاری و اطاعت از سیاست‌های رسمی و عرف جامعه به موازات فعالیت‌های هدف مند اعتراضی به پیش می روند. بنابراین ترکیبی از روش‌های گوناگون همواره مورد نیاز است. تجربه عملی در کشورهای مختلف نشان می‌دهد که می‌توان درمبارزه مسالمت آمیز راهکارهای متفاوتی را برگزید و هم بایکدیگر ترکیب کرد.

اهرم‌های فشار گزینه ای در برابر روش‌های خشنونت آمیز

جین شارپ محقق سرشناس درزمینه مبارزات مدنی با بررسی و مطالعه عمیق جنبشهای اجتماعی دهه های اخیر،در مورد چگونگی ابداع و پیشبرد راهکارهای موسوم به اهرم‌های فشار برپایه تجربه عملی درکشورهای مختلف آنها را دسته بندی می کند.

شارپ از گسترش اعتراض، پرهیز از همکاری و نافرمانی مدنی، دخالت درامور جاری بدون به کارگیری خشونت، نام می برد. این روش‌ها در بیشتر مبارزات مدنی مرسوم و با تاثیر از پشتوانه فرهنگی و سنت‌های مردم شکل می گیرند. برای مثال:

استفاده از نماد ها:

مبارزات و اعتراض برای نشان دادن مخالفت فرد یا جمع با استفاد از نمادها و سمبل ها. راه پیمایی ها، نقاشی روی دیوار، چسباندن پوسترها و پخش اعلامیه، تحصن و غیره از جمله روشهایی هستند که درسراسر دنیا به کار گرفته می شوند.

خودداری از همکاری با حاکمیت سیاسی:

–اغلب شاهدیم که مردم ناراضی با عدم شرکت خود در مراسم رسمی، جشنهای حکومتی، و یا انتخابات از همراهی با دولت مردان حاکم خوداری می کنند. شهروندان ناراضی به این ترتیب علیه تبلیغات دولتی و یا جنجال های رسانه‌های حکومتی به میدان می آیند. در رژیم های سرکوبگر تبلیغات و رسانه‌های دولتی برای تحکیم قدرت، ادعای حقانیت و مشروعیت به طور وسیعی به کار گرفته می شود، بنابراین مبارزه منفی مردم در افشای سیاست‌های دروغین بسیار موثر است. در زمان ما برای نشان دادن عدم استقبال مردم از انتخابات و تحریم آن، نقش رسانه‌های اجتماعی مانند فیس بوک و غیره بسیار تعیین کننده است. این رسانه‌ها در جنبشهای اعتراضی موسوم به بهار عربی و یا در جنبش مردمی سبز درایران اعتراضات به حق را به خوبی منعکس و تبلیغات دولتی را خنثی کردند.

اعتصابات فلج کننده:

– شکل دیگر عدم همکاری دست کشیدن از کار و اعتصاب کردن است. مبارزات کارگری اغلب با اعتصاب همراه است. در جنبشهای مدنی صلح آمیز اعتصاب های طولانی می توانند فلج شدن مراکز اقتصادی، فراگیر شدن اعتراض عمومی و سرانجام سرنگونی قدرت مندان حاکم را درپی داشته باشند. مبارزات کارگران لهستانی در دهه هشتاد قرن بیستم برای آزادی اتحادیه های صنفی درنهایت به جنبش عظیم سیاسی و فروپاشی حاکمیت  دراین کشور و به تبع آن در بخش‌های دیگر اروپای شرقی در دهه 90 منجرشد.

برخورد انتقادی نباید تنها از سوی روشنفکران ورسانه ها صورت گیرد:

برخورد آگاهانه در انتقاد از مسئولان و رهبران یا به معنای دیگر دخالت فعالانه در اوضاع جاری روش مؤثر دیگری در مبارزات شهروندی است. برخورد انتقادی نباید تنها از سوی روشنفکران و روزنامه نگاران انجام شود. اعتراضات مکتوب شهروندان، انتقاد آن‌ها از قوانین و یا عملکرد دستگاه‌های اجرایی درسطح وسیع می‌تواند در گسترش مبارزات شهروندی بسیار مؤثر باشد. برای نمونه نوشتن نامه‌های اعتراضی و جمع آوری امضا علیه زندانی بودن فعالان اجتماعی و مدافعان حقوق بشر که یکی از روش‌های متداول است. یا نوشتن نامه سرگشاده به رهبران جامعه از طرف افراد سرشناس که در برانگیختن مردم، ایجاد احساس مسئولیت و کاهش ترس از اعتراض کردن و هم در افشای فساد و بی‌عدالتی بسیار مؤثر است. نقش افراد مشهور و موردعلاقه مردم یعنی هنرمندان و یا نویسندگان در پشتیبانی از کارزارهای اجتماعی درجلب آنان به مبارزات شهروندی مؤثر است.

مثال‌های دیگر درمورد روش دخالت فعالانه:

اعتصاب غذا

، تجمع در مراکز اداری

، سازمان دهی اعتراضات جمعی و غیره هستند که بسته به شرایط و زمان اشکال متفاوتی پیدا می کنند.

خلاقیت، ابتکارعمل و پشتکار در شیوه‌های مبارزات شهروندی به همراه صبوری و اعتقاد به مؤثر بودن اعتراضات حتی در شرایط سخت و غیر قابل تحمل ازجمله نکات مهم دیگر دراین بحث هستند. پیشبرد مبارزات شهروندی در شرایط سخت همواره در ابتدا امری غیر ممکن و دشوار به نظر می آید. اما تجربه عملی در دنیای ما نشان می‌دهد که این مبارزات در دراز مدت اغلب ثمربخش بوده و موثر واقع شده اند

.

مبارزه مدنی در شکل سازش با دیکتاتور ها ممکن نیست:

سکوت یا خشم فروخورده

طبیعی است که برای هر جامعه شناس و روانشناس و هر آن کسی که حتی اندکی با خلق و خوی انسان امروز آشنا باشد، سکوت مردم در مقابل بیدادگری ها و خشونت افسار گسیخته ی دیکتاتوری نمی تواند به معنای قبول و یا تسلیم گرفته شود چرا که انسان امروز، در هر گوشه ای از دنیا که باشد و در هر سرزمین توسعه نیافته و یا دیکتاتور زده ای که زندگی کند و هر اندازه که زیر سانسور خبرها قرار گرفته باشد، باز به دلیل ارتباط های گريزناپذيرش با دنیای پیش رونده، با حداقل حقوق انسانی خویش آشناست. او را نمی توان به راحتی وادار به قبول ناحقی و بی عدالتی و تبعیض کرد، به خصوص که مردمان آزادی خواه و حق طلب در این سرزمین ها همیشه از قشر جوان و با سواد بوده و به خوبی با حقوق خویش آشنا هستند.

به همه ی این دلایل به نظر می آید که سکوت کنونی نمی تواند جز به خشمی خاموش، یا خشمی فروخورده، تعبير شود. این را حتی می توان از نوشته ها و يادداشت هایی دریافت که به طور روزمره در رسانه های همگانی غیر مجاز و یا وبلاگ ها منتشر می شوند.

از نظر پژوهشگران این نوع سکوت یا خشم دو شکل دارد: یا توفانی است که در گلوگاه دریا منتظر لحظه ی حرکت ایستاده، و یا نوعی هوشیاری ملی است، بر اين اساس که وقتی در جایی امکان رویارویی و چالشی هموزن با دشمن سراپا مسلح نیست، بهتر آن است که فعلا خشم را فرو خورد و در سکوت منتظر لحظه ای شد که حکومت ضعیف و ناتوان شود؛ یعنی لحظه ای که او بتواند با مبارزه ای مدنی و هزینه ای کمتر از شر این هیولای نیمه مرده اما همچنان خطرناک نجات پیدا کند.

هیچ جامعه شناس و سیاستمداری نمی تواند قاطعانه پیش بینی کند که کار سکوت مردم به توفانی شدن (انقلاب يا کودتا) می رسد و یا با حساب و کتابی مدنی به خاتمه ی حکومت می انجامد. طبیعی است که همیشه انقلاب ها و کودتاها سریع تر می توانند بساط دیکتاتوری را برچینند اما ـ همانگونه که توفان ـ انقلاب نیز می تواند در مسير خود خانه های بسياری را خراب و مردمان بی گناهی را در خود غرق کند. و همانگونه که توفان تفاوت بین بد و خوب و زشت و زیبا را نمی شناسد، انقلاب و کودتا نیز می توانند ضایعات جبران ناپذیری داشته باشند. علاوه بر این، انقلاب و کودتا (آن گونه که تا به حال در تاریخ دیده ایم) لزوماً با اين تضمین همراه نيستند که بلافاصله دموکراسی و مردم سالاری را جانشین دیکتاتوری کنند و اتفاقاً در بسياری موارد دیکتاتوری سخت تری را بر مردمان تحمیل می کنند. در مقابل اما مبارزان مدنی اگر هوشیارانه و به درستی عمل کنند نه تنها خشونت و هزینه ی کمتری بهمراه دارند بلکه در پی پيروزی شان امکان جایگزین کردن دیکتاتوری با حکومتی دموکرات و مبتنی بر اعلامیه حقوق بشر بسیار بیشتر است.

معنای وارونه مبارزه ی مدنی:

متاسفانه برخی از تئوریسین ها و اهل سیاست، به عمد یا به سهو، اين نوع مبارزه را وارونه به مردم معرفی کرده اند. حتی برخی شان تا جایی پیش رفته اند که زیر نام «مبارزه ی مدنی» یا «مبارزه ی بی خشونت» نسخه ی سازش و یا حل شدن در حکومت دیکتاتوری را، با پیشنهاد عقب نشینی و یا شرکت در انتخابات زیر کنترل حکومت، می نویسند. در حالی که مبارزه ی مدنی به هیچ وجه به معنای سازش با دیکتاتوری نیست، و همیشه آنجایی به پیروزی رسیده و راه را به آزادی گشوده که از ابتدا تا انتهایش و به شکلی روزمره به ضعیف کردن طرف مقابل (اعم از حکومت اشغالگر، یا دیکتاتوری، و یا قوانین تبعیض آلود) پرداخته باشد.

نمونه های روشن و زیبای اين واقعيت را می توان در مبارزات استقلال طلبانه ی مردم هند در زمان گاندی و مبارزات رفع تبیعض نژادی در زمان مارتین لوترکینگ، و در مبارزات برابری خواهانه ی زنان در کشورهای اروپایی و آمریکا دید. در این نوع مبارزات هیچ گاه مبارزان مددرسان «دشمن آزادی» خویش نشده اند، کنارشان نایستاده اند، و مداوماً از خواسته های خود (که برخلاف خواست های دشمن آزادی شان بوده) گفته و آن ها را تبلیغ کرده اند.

مبارزان مدنی همیشه وقتی در جریانی حضور يافته، یا احیاناً تن به مذاکره داده اند، که امکان پیروزی را دريافته و یا توانسته اند از جایگاهی محکم نیروهای مبارز خود را به رخ ديگرانی بکشند که می توانند به نفع آن ها وارد عمل شوند.

گذشته از این همه، به راستی مبارزه ای مدنی راه وجود ندارد که کارش فربه تر کردن «دشمن آزادی» بوده و یا، به بهانه ی نقب زدن به آزادی، به میان دشمن برود و بخواهد «از درون!» آن ها را شکست دهد ـ همان کاری که اتفاقاً در کودتا های خونریز بیشتر دیده شده تا در مبارازت مدنی. مبارزه ی مدنی مبارزه ای است با دست های باز و روشی روشن در مقابل مردم، به خصوص در آنجا که ماهيت و چهره ی دشمن بخاطر سلب مسلحانه ی کلیه ی آزادی های مدنی و قانونی برای مردم کاملاً معلوم باشد.

شرکت در نمایش های انتخاباتی:

در واقع، یکی از عواملی که در یک مبارزه ی مدنی به ضعیف تر شدن سریع حکومت های دیکتاتوری می انجامد بر هم زدن نمایش های انتخاباتی آن هاست. حضور هر چه بیشتر مردم یا اپوزیسیون در این گونه انتخابات، چه به خاطر نشان دادن عظمت و بزرگی بخشی از اپوزیسیون باشد و چه به دلیل گرفتن جایگاهی در حکومت، جز مجهز کردن این حکومت به حقانیت مدرنی که از درون صندوق های رأی (حتی از طريق تقلب و نمايش) بر می خيزد و تضعیف هرچه بیشتر مردم چیز دیگری با خود ندارد.

هر کسی حق دارد که هر نوع تبلیغی را برای دعوت مردم به شرکت در انتخابات این «گروه خشن» انجام دهد اما حق ندارد اين عمل خود را با عنوان «مبارزه ی بدون خشونت» یا «مبارزه ی مدنی» به خورد مردم دهد. چنين کاری نه تنها نادرست و غیر واقعی است بلکه کاملا به زیان مردم است.

مبارزان واقعی مدنی وقتی می توانند مطمئن باشند که حضور در انتخابات به نفع دیکتاتوری تمام نمی شود و به نفع مردم و سرزمین شان خواهد بود که به وسیله ی سازمان های بین المللی، رضایت رسمی و علنی حاکمان دیکتاتور را برای حضور و نظارت این سازمان ها را، و همچنین حضور همه ی گروه های اپوزیسیون در جریان تبلیغات انتخاباتی را حداقل برای یک سال، گرفته و شرایط آن را مهیا و رسماً اعلام کرده باشند.

باید قبول کنیم که در حال حاضر مردم بسیار تنها هستند و دارای اپوزیسیونی قابل اتکا و کارآمد نیستند.

نظر شما در مورد این نوشته چیست؟

در پایین مشخصات خود را پر کنید یا برای ورود روی یکی از نمادها کلیک کنید:

نماد WordPress.com

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری WordPress.com خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

تصویر توییتر

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری Twitter خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

عکس فیسبوک

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری Facebook خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

درحال اتصال به %s